1. کار را با دید مثبت آغاز کنید.

اولین کاری که در مواجهه با مشکلات دشوار باید انجام داد داشتن نگرش مثبت به موضوع است. بعضی وقت ها اولین واکنش ما به مشکلات ناشناخته ترس است. ترسیدن امری است طبیعی. با این حال، در طول سال ها دریافتم که مشکل، مساله ای است ناشناخته که شناخت آن به ما انسان ها سپرده شده تا با کنجکاوی خود آن را کشف کرده و بلند پروازی کنیم. از مشکل نترسید بلکه آن را به دید فرصت بنگرید.

 

2. با پرسیدن سوالات متعدد مشکل را خوب درک کنید.

روزهای دانشگاه را خوب به یاد دارم. سر یکی از کلاس ها که مهندسان آینده در آن حضور داشتند، دو ماه پیش سخنران، نکته مهمی اعلام کرده بود اما هیچ کس متوجه نشده بود و حتی یک سوال هم نپرسیده بود. چرا؟؟ چون فکر می کنند اگر سوال بپرسند، بقیه آن ها را به دید احمق می نگرند. بارها اتفاق افتاده که همه مانند خود من سوال دارند ولی به دلایل مختلف سوالشان را مطرح نمی کنند. به هر حال برای حل مساله باید آن را خوب درک کرد. آن قدر سوال کنید تا با تمامی جوانب آن آشنا شوید. هیچ سوال احمقانه ای وجود ندارد. شما فقط پاسخ آن را نمی دانید. همین و بس.

 

3. با دیدی باز به مشکل نزدیک شوید.

یک ضرب المثل قدیمی می گوید: " اگر تنها وسیله ای که دارید چکش است، هرچیزی برای شما میخ می شود." منظور از این مثل چیست؟ راه هایی که برای انجام کارها در گذشته پیش گرفته بودید، برای همه موقعیت ها مناسب نیست. در زندگی، راه های زیادی برای حل مشکلات وجود دارد. بعضی راه ها موثرتر از دیگری است. بعضی مناسب تر از دیگری است. هنگام رویارویی با مشکل فکر نکنید در همان ابتدا راه حل را می دانید. لحظه ای درنگ کرده و مشکل را خوب حلاجی کنید و سپس راه حل را بیابید. همه احتمالات را در نظر بگیرید. همه چیز را با دید میخ ننگرید.

 

4. از بالا به مساله نگاه کنید.

گاهی اوقات با مشکلی که درگیریم، مشکل واقعی ما نیست. برای حل چنین مشکلاتی بهتر است از بالا مساله را ببینیم. وقتی مشکل را از زاویه دیگری می بینیم، به مسائل جدیدی بر می خوریم. ممکن است مشکل ما بخش کوچکی از مشکل بزرگتری باشد که نیازمند راه حل دیگری است. بنابراین پیش از حل مشکل، مشکل واقعی را پیدا کنید وببینید از کجا ناشی می شود. وقتی مساله را تمام و کمال بررسی کردید می توانید بهترین راه حل را انتخاب کنید.


5. مشکل را به درستی تعریف کنید.

یکی دو دقیقه زمان صرف کنید و مشکل را برای خود تعریف کنید. در تعریف مشکل خوب دقت کرده و ببینید چه چیزهایی به موضوع مربوط است و چه چیزهایی بی ربط است. وقتی مشکل را تماما درک کردید می توانید ابزار و روش های مورد نیاز را تشخیص دهید و از انتخاب گزینه های بی ربط خودداری کنید. گاهی اوقات هنگام مواجهه با مشکل، به اشتباه فکر می کنیم مشکل را خوب می شناسیم و بلافاصله اقدام به حل آن می نماییم، غافل از این که شناخت مان از مشکل اشتباه بوده است. به همین علت شناخت مشکل، نشانه ها و عوامل آن قبل از هرگونه اقدامی اهمیت دارد. از خود بپرسید: مشکل چیست؟ کجا و چرا به وجود آمده؟ چگونه ایجاد شده؟ چه کسی عامل آن است؟ مشکل را روی کاغذ بیاورید، نمودار بکشید و برنامه ریزی کنید.


مرکز مشاوره پایان نامه